http://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.com
روش ها و تجربه ها - تجربه های آموزشی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یازده مرحله برای تدریس موفق:

1- آن که عاشق باشی

2-درتو لذت آموختن نشانگر باشدو ثابت نمایی

3-چشم امید به اهداف بلند داشته باشی

4-مسئول و منظم باشی

5-بجویی تا بیابی، تقاضا کنی تا دریافت نمایی

6- انصاف و آمادگی در امر تدریس داشته باشی

7-عقل سلیم که لازمه تدریس است داشته باشی

8-بی تعصب و انعطاف پذیر باشی

9- با شک کار نکنی ومطمئن باشی که حق باتوست

 10-همت خود را بلند داری و توقعت از خود و دانش آموز را بالا ببری

 11- گستره ی دید خویش را وسعت ببخشی

 

 




تاریخ : دوشنبه 88/9/2 | 11:52 صبح | نویسنده : شهرزاد نصر | نظر

نگرش مثبت نسبت به توانایی‌های خود و حس مفید و با ارزش بودن در کلاس درس و در میان همکلاسی‌ها نیاز درونی کلیه دانش‌آموزان در تمام مقاطع تحصیلی است .و این احساس می‌تواند یکی از عوامل مهم در موفقیت تحصیلی باشد.این نیاز همان عزت‌نفس است که ارضاء آن منجر به افزایش انگیزه تحصیلی و سلامت روان می‌گردد. عزت‌نفس با رشد شخصیت دانش‌آموز مرتبط است و در شکل‌گیری شخصیت بزرگسالی او تاثیر بسزایی دارد، زیرا عزت‌نفس بالا در بزرگسالی در دوران کودکی و نوجوانی شکل می‌گیرد و ریشه عزت نفس پایین افراد را می‌توان در دوران کودکی آن‌ها جستجو کرد.
ادامه مطلب...


تاریخ : دوشنبه 88/9/2 | 11:52 صبح | نویسنده : شهرزاد نصر | نظر

12 فقره از بدترین کارهایی که معلم می تواند در کلاس انجام دهد:   

1- پرهیز از لبخند زدن و رفتار مهربانانه با شاگردان

2-دوست شدن با شاگردان وقتی در کلاس هستید

3-توقف درس ودرگیر کردن دانش آموزان به مسائل کم اهمیت

4-تحقیر دانش آموزان و وادار آنان به کاری که شما از او می خواهید

5-فریادزدن در کلاس

6-برخورد متفاوت با شاگردان

7-وضع قوانینی که اساسا ناعادلانه هستند

8-سپردن کنترل خود به دست شاگردان

9-غیبت و شکوه از همکاران و معلمان دیگر نزد دانش آموزان

10- نمره دادن بدون استدلال منطقی

11-رفتن به کلاس بدون طرح درس و برنامه قبلی

12-استفاده از یک شیوه تکراری تدریس




تاریخ : دوشنبه 88/9/2 | 11:52 صبح | نویسنده : شهرزاد نصر | نظر

کارهایی را که معلم باید در این راستا انجام دهد:

تشویق دانش‌آموزان به کارکردن و فکر کردن به طور مستقل راهی برای پیشرفت و رشد مهارتهای حل مسئله و موفقیت در انجام تمرینات و امتحانات است .

تقریباً تمام معلم‌ها دانش‌آموزانی دارند که می‌توانند مسائل ریاضی را به خوبی در کلاس حل کنند . اما در ارزشیابی‌‌های رسمی نمی‌توانند همه فهم و درک خود را نشان بدهند . بعضی ها در سر امتحان مشکل‌شان مشخص می‌شود بعضی‌ها تا سئوال را می‌بینند دستشان را بالا می‌گیرند تا سئوال کنند و کسی کمکشان کند و بعضی‌ها توضیحات نامفهومی می‌نویسند که کوچکترین نشانی از معلوماتشان ندارد . خبر خوش اینکه !

با چند تکنیک ساده می‌توانیم سطح اعتماد به نفس بچه‌ها را بالا ببریم ، عادت به انجام دادن کارهای مستقل آنها را افزایش بدهیم و به دانش‌آموزان‌مان کمک کنیم مهارتهای ارتباطی‌شان را برای روز امتحان زندگی آینده‌شان بهتر کنند .

« در کلاس محیطی حمایت کننده به وجود بیاوریم »

برای ایجاد اعتماد به نفس ریاضی در بچه‌ها سعی کنیم جو کلاس به جای رقابتی ، حمایتی باشد . که بهترین راهش این است از بچه‌ها بخواهیم در گروههای کوچک و با هم کار کنند ولی با استراتژی‌های متفاوت . مثلاً در هر گروه یک دانش‌آموز می‌تواند از مکعب‌های بازی استفاده کند ، یکی دیگر نمودار بکشد ، دیگری از محاسبات استفاده کند و نفر دیگر تمام مراحل را بنویسد نه اینکه در عین حال بچه‌ها را تشویق کنیم به طور منظم از همدیگر کمک و راهنمایی بگیرند و مدام منتظر ما باشند تا کمک‌شان کنیم این جمله را در کلاس مد کنیم که قبل از اینکه از معلم بپرسید از سه نفر دیگر بپرس ! این جمله ساده را به دانش‌آموزان یادآوری کنیم که آنها دانش‌ لازم برای کمک کردن به هم را دارند و به آنها می گوید بچه – و نه فقط معلم‌ها می توانند درست جواب بدهند و بالاتر از این در کلاس ( جو اعتماد – همکاری – مشارکت ) به وجود می‌آید و استقلال دانش‌آموزان را تشویق می‌کند .

بیشتر کردن آگاهی دانش‌آموزان از خودشان به عنوان یادگیرندها توانایی در جهت موفقیت در امتحان است . این کار را با در دسترس قرار دادن تمام منابع درسی شروع کنیم . به بچه‌ها یاد بدهیم که ابزارها ( لغت‌نامه‌ها ماشین حساب ، وسایل کمک درسی
و ...) به همه تعلق دارد و باید در زمان لازم مصرف شوند . به این ترتیب به بچه‌ها اجازه می‌دهیم بفهمند که ما مطمئنیم آنها می توانند مسائل را حل کنند و منابع مورد نیازشان را فراهم بیاورند .

به بچه‌ها یا بدهیم دوری کردن از آنچه قبلاً می‌دانسته‌اند مثلاً به آنها نشان بدهیم چطور با استفاده از کتاب درسی به دالان حافظه‌شان سفر کنند این کار به خصوص وقتی با موضوع درسی جدیدی دست به گریبانند ، مفید واقع می‌‌شود . فعلاً اگر تفریق اعداد بزرگ ایجاد مشکل کرده است از بچه‌ها بخواهیم صفحاتی را پیدا کنند که برای اولین بار تفریق دو رقمی در آنجا تدریس شده است . ما می خواهیم بچه‌ها را تشویق کنیم که به تدریج به عقب برگشتن را خودشان انجام دهند این عمل بچه ها را به موفقیت‌های گذشته‌شان در یادگرفتن می‌اندازد و معلومات گذشته و جدید را به نحوی به هم وصل می‌کند ، تفکر روشن و واضح را به بار می‌آورد .

وقتی مسائل را حل می‌کند به بچه‌ها جرات بدهیم تا ایده‌هایشان را به روشنی اول شفاهی و بعد کتبی بیان کنند . این فعالیت مهمی است و کمک می کند مهارتهای تفکر بحرانی دانش‌آموزان گسترش پیدا کند . علاوه بر این آنها کم‌کم زبان و ساختار سئوالات را تشخیص می دهند و با آنچه موفقیت آنها را می‌رساند آشنا می‌شوند . این رویه را قدم به قدم باید امتحان کنیم .

قدم اول : فکر کنند

از بچه ها بخواهیم در سکوت به راهی که برای مسایل دارند فکر کنند بعد استراتژی‌هایشان را برای پیدا کردن راه‌حل در گروه به بحث بگذارند . از آنها بخواهیم از اعداد در استراتژی‌هایشان استفاده نکنند این کار باعث می‌شود به جای حل یک مسئله ریاضی روی فرایند حل مسئله تمرکز کنند .

قدم دوم بنویسند

بعد از انجام قدم اول از بچه‌ها بخواهیم به طور انفرادی با توضیح دادن مراحل کارشان شرحی درباره درستی جوابشان بنویسند . مطمئن شویم که بچه ها می‌فهمند . از آنها بخواهیم که به محاسباتی که انجام داده‌اند رجوع کنند




تاریخ : یکشنبه 88/7/5 | 8:10 عصر | نویسنده : شهرزاد نصر | نظر

پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: خداوند جوان بیکار را دوست نمی‌دارد. در بیان دیگری، اندکی صریح‌تر آمده است که: خدای، به جوان بیکار به خشم و بغض می‌نگرد.1 بیکاری مادر مفاسد است و اشتغال حتی به صورت سرگرمی، سپر ایمنی و محافظ به‌خصوص برای نوجوان و جوان است. بحث ما در این نوشتار پیرامون اشتغال و بیکاری به معنی مصطلح آن نیست. توضیح آن که فعلاً از این دو واژه، مفهومی را ارائه نمی‌کنیم که در فرهنگ ادبیات سیاسی و اجتماعی، عجالتاً نقل مجالس و محافل است. این مطلب به

خودی خود و در جای خود امری مهم و شایسته‌ی رسیدگی و سامان‌دهی است، اما هم از حیطه‌ی دانش و تخصص صاحب این قلم بیرون است و هم از بس گفته شده و چاره‌ای برای آن اندیشیده نشده، ملال‌آور گشته است. منظور ما در این سخن، بحث اشتغال، سرگرمی مثبت و عدم بیکاری در نوجوانان و جوانانی است که در آستانه‌ی تعطیلات تابستانی قرار گرفته‌اند و بیش از سه ماه تعطیلی احیاناً بدون برنامه را در پیش روی دارند.
در این میان، دو گروه مسئولیت دارند: والدین و مدارس. مسئولیت والدین، ذاتی و اوّلی است و مسئولیت مدارس، به اصطلاح فضلی و ثانوی است. ابتدا تفاوت میان همین دو حیطه‌ی مسئولیتی را روشن سازیم: برخلاف پاره‌ای تصورات، مسئولیت تربیت و ایمن‌سازی و واکسیناسیون‌های تربیتی کودکان و نوجوانان برعهده‌ی والدین است. این وظیفه در ذات وجودی «والد ـ فرزندی» نهفته است و عقلاً و شرعاً این تکلیف، تکلیف ذاتی و اوّلی است که متوجه پدران و مادران است.

آنچه در این حیطه مراقبت و دغدغه‌ی جدی والدین را می‌طلبد، نظارت بر همدمی، مصاحبت و رفاقت‌های سنین نوجوانی است. فراغت بچه‌ها در طول تابستان و گرایش و نیاز طبیعی آنها به مصاحبت و رفاقت چیزی نیست که بتوان منکر آن شد. از دگرسو خطرات بالقوّه در این وادی به حدّی جدّی است که نمی‌توان با مسامحه و باری به هر جهت از کنار آن گذشت.

قدم اول در تأمین این نیاز، سلوک و رفتار والدین در ژست و تیپ رفاقتی با فرزندان است. بچه‌هایی که رفیق و دوست اوّلشان پدران و مادرانشان هستند مطمئناً از سپر ایمنی و محافظتی مطمئن‌تری برخوردارند. اما پذیرش پدر و مادر از سوی فرزندان در کسوت یک رفیق، لوازمی دارد که اولین لازمه، وقت‌گذاری، وقت گذرانی و همدلی و ملاطفت با بچه‌هاست. اختصاص اوقات مشترک و باکیفیت میان والدین و فرزندان، به خودی خود یک سپر ایمنی است. این وقت‌گذاری اگر تنها در محیط داخل خانه‌ها باشد طبعاً جذابیتی ماندگار و همیشگی نخواهد داشت. صرف وقت با بچه‌ها در بیرون از خانه و همراهی با علایق معقول و متعارف آنها احساس خوبی را برای فرزندان فراهم می‌آورد. حوصله و مدارا در حرف زدن و گفتگو با بچه‌ها و تفریح مشترک با ایشان و احترام به علاقه‌های منطقی آنها، پل ارتباطی والد ـ فرزند را مستحکم و ایمن می‌سازد. استفاده‌ی درست و سرشار از نشاط در ایام تعطیلات هفتگی، همبستگی عاطفی را در خانواده ارتقا می‌بخشد. مشارکت در ورزشهایی که درخور توان و استطاعت پدرها و مادرها است، بچه‌ها را به والدین نزدیک و والدین را در چشم فرزندان مقبول‌تر می‌گرداند. پیاده‌روی، کوهنوردی، دوچرخه‌سواری، شنا، تماشای مسابقات، همراهی با بچه‌ها در گشت و گذارهای اینترنتی، مصاحبت با دوستان فرزندان و به همراه فرزندان همگی مؤلفه‌هایی هستند که در حیطه‌ی مقبول‌سازی و نیز اقتدار منطقی والدین آثار بسیار مثبتی خواهند داشت. پدران و یا مادرانی که می‌توانند از حضور فرزندان خود در محیط‌های کاری و شغلی خویش استفاده کنند و آنها را درگیر یک کار و سرگرمی مثبتی سازند این فرصت را نبازند. حتی اگر نوجوانان می‌توانند در محیط‌های شغلی سالم و مطمئن نزد اشخاص ثالث، انرژی روزانه‌ی خود را تخلیه کنند، حتماً از سوی والدین به چنین اشتغالی ترغیب شوند و چه بهتر که مناسب و منطقی، در برابر کار خود، مزدی نیز بستانند. اینها همه راهکارهایی عملیاتی و در دسترس برای ایمن‌تر ساختن اوقات فراغت در سه‌ماهه‌ی تعطیل تابستانی است.

اما مدارس نیز، هرچند به حسب وظیفه‌ی ثانوی و بلکه ایثارگرانه، در این زمینه می‌توانند نقش‌آفرین و بسیار مثبت باشند. تشکیل کلاس‌های متنوع تابستانی و البته به دور از خستگی‌ها و ملال‌های دروس معمول سال تحصیلی، بخشی از اوقات بیکاری بچه‌ها را پر می‌کنند. معلمان خوش‌ذوق و عاشق و پرحوصله می‌توانند در اردوهای کوتاه‌مدت، بازدیدهای دسته‌جمعی از مراکز فرهنگی و شرکت دادن بچه‌ها در مجامع ورزشی نقشی درخور و بس سازنده ایفا کنند. در این میان همکاری‌های میان مدرسه‌ای بسیار مهم است. بدین معنی که مدارس از امکانات خاص یکدیگر به صورت مشترک و زمان‌بندی شده به سود پرباری اوقات فراغت دانش‌آموزان استفاده کنند. طبیعی است که محیط همه‌ی مدارس مناسب و جوابگوی خواسته‌های تفریحی و فراغتی بچه‌ها نیست. در اینجا سعه‌ی صدر و همیاری مدیران مدارسی که از امکانات بهتری برخوردارند به نفع مدارسی که کمتر برخوردارند باید به میدان آید و فرزندان این کشور در بهره‌مندی از امکانات در سایه‌ی مدیریت بلندنظرانه با یکدیگر سهیم باشند. هر که فرزندی دارد و هر که یک چند صباحی‌ معلم بوده است حق دارد که نگران تعطیلات تابستانی باشد.




تاریخ : چهارشنبه 88/3/27 | 6:39 عصر | نویسنده : شهرزاد نصر | نظر

امروزه در دنیا هیچ کاری در زمینه های علم فناوری، اقتصاد و حتی فکر و اندیشه به صورت فردی انجام نمی شود. کارگروهی یکی از روش های اصلی تدریس در کلاس علوم است و باید دانش آموزان را به کارگروهی واداریم. کار و بحث گروهی، در عین این که یک روش آموزشی است، برای ما هدف نگرشی بسیار مهمی تلقی می شود. کار گروهی فرصت ایجاد نگرش های مثبت نسبت به مدرسه و علم را در ذهن های دانش آموزان به وجود می آورد و تعامل عاطفی را بین آنها تقویت می کند. انسان موجودی

اجتماعی است. کار و بحث گروهی، دانش آموزان را با مشکلاتی که در بزرگ سالی بر سر راه زندگی اجتماعی آنها وجود دارد، آشنا می کند و راه مقابله و برطرف کردن مشکلات را به آنان می آموزد. در واقع، این تمرینی کوچک برای رسیدن به زندگی اجتماعی بهتر است. در جریان کار گروهی، دانش آموزان علاوه بر تجربه اندوزی در تقسیم کار و مسئولیت، تجربیاتی نیز در زمینه مدیریت و سازمان دهی فعالیت ها به دست می آورند.شرکت در کار و بحث گروهی باعث ایجاد یادگیری عمیق تر و ماندگارتر می شود. نکات اجرایی: در حال حاضر، در کلاس های علوم به دانش آموزانی برمی خوریم که در یک زمینه خاص دارای اطلاعاتی زیاد و حتی بیشتر از معلم هستند. آنها معمولااین اطلاعات را از طریق دیدن فیلم، مطالعه کتاب و حتی مسافرت و تجربه عملی کسب می کنند. در بحث گروهی، معلم با ایجاد فضای بحث گروهی، کلاس را از اطلاعات این گونه دانش آموزان بهره مند می کند و در عین حال، این افراد نیز تشویق می شوند. در بحث و کار گروهی، معلم باید مراقب باشد که هیچ کدام از دانش آموزان، منزوی و گوشه گیر نباشند و همه در کار گروهی مشارکت کنند. کار گروهی روحیه همفکری، همیاری و همدلی را در دانش آموزان افزایش می دهد و جلوی رقابت ناسالم را می گیرد. تعداد افراد گروه با توجه به نوع فعالیت متفاوت است و به امکانات کلاس و سن دانش آموزان نیز بستگی دارد. هم چنین تقسیم کا باعث ایجاد انگیزه و پویایی در گروه می شود. معلم باید مراقب باشد تا در حین انجام کار گروهی، دانش آموزان از موضوعی که باید در مورد آن بحث کنند و کار گروهی انجام دهند، منحرف نشوند و در صورت انحراف، باید آنان را با روش های مناسب به سوی هدف اصلی سوق داد. هدف اصلی در کار و بحث گروهی، انجام دادن کار به صورت گروهی است، نه به صورت انفرادی درگروه. در کار گروهی، یکی از مشکلات اصلی شکل آرایش صندلی ها و نیمکت های کلاس است. تغییر آرایش کلاس با تشکیل کلاس در محیط خارج از کلاس، فرصت های مناسب و جذاب را برای یادگیری بهتر فراهم می کند. به عنوان نکته آخر در این بحث متذکر می شویم که در این روش نیز باید جلوی افراط و تفریط را گرفت. انجام دادن کار گروهی نباید به معنای نفی و فراموش کردن آن دسته از فعالیت های انفرادی باشد و روحیه اتکا به نفس را پرورش می دهند.
الگوی پرسش و پاسخ
در کلاس درس، یکی دیگر از روش هایی که به کارگیری آن دانش آموزان را به سمت یادگیری فعال سوق می دهد، روش «پرسش و پاسخ» است. در یک کلاس فعال و خوب علوم، هم دانش آموزان و هم معلم سوال کننده و پاسخ دهنده هستند. اما نکته اساسی چگونه پرسیدن و چگونه پاسخ دادن است. پرسش های ما، در واقع بازتاب میل درونی ما نسبت به فهمیدن و دانستن است. اصولا منشا تولید علم و دانش بشر را می توان همین کنجکاوی و میل درونی دانست. اهمیت روش پرسش و پاسخ در آموزش علوم به حدی است که آن را یکی از روش های مهم آموزش علوم می دانند. این روش، به روش سقراطی معروف شده است و ریشه تاریخی نیز دارد. در روش سقراطی، مربی با طرح پرسش های هدفدار، یادگیرنده را به سمت فهم مطالب مورد نظر هدایت می کند.
نکات اجرایی: به دلیل اهمیت این روش و برای ترویج به کارگیری آن در کلاس علوم، ما باید درباره چگونگی پرسش و پاسخ اطلاعات کافی داشته باشیم. اصولا پرسش ها به چند دسته تقسیم می شوند:www.zibaweb.com
الف- پرسش های تمرکزدهنده: این گونه پرسش ها توجه دانش آموزان را به موضوع فعالیت جلب می کنند; مثلا"، وقتی معلم از دانش آموزان می خواهد که مشاهده کنند و پاسخ دهنده که چه می بینند، چه می شنوند و چه لمس می کنند یا این که دو چیز را مقایسه کنند، طرح این پرسش ها سبب می شود که دانش آموزان فعالیت ها را دقیق تر و هدفدار انجام دهند.
ب- پرسش های مربوط به شمارش و اندازه گیری: پرسش هایی هستند که باعث دقیق تر شدن انجام فعالیت می شوند; پرسش هایی مانند: چه مدت، چندتا، چه مقدار، چه اندازه و غیره. چنین پرسش هایی باعث کمی تر شدن فعالیت ها می شوند. یکی از هدف های ما این است که بچه ها مشاهدات کیفی خود را به مشاهدات کمی تبدیل کنند.
پ- پرسش های مقایسه ای: این پرسش ها دانش آموزان را به سمت مقایسه دو کمیت، دو چیز یا دو پدیده سوق می دهند و آنان را به مشاهده گرایی دقیق تبدیل می کنند.
ت- پرسش های فعالیت پذیر: این پرسش ها دانش آموزان را به انجام دادن فعالیت دعوت می کنند و آنان برای پاسخ دادن به این پرسش ها مجبور به انجام دادن فعالیتی هستند; مثلا، وقتی می پرسیم: «اگر یخ را حرارت دهیم، حجم آن چه تغییری می کند؟» دانش آموز برای پاسخ دادن به این پرسش باید فعالیت مورد نظر را انجام دهد. بهنرین نوع پرسش ها، پرسش های «فعالیت طلب» هستند; یعنی، پرسش هایی که دانش آموز را به انجام دادن فعالیتی برای پاسخ گویی و در نتیجه، یادگیری فعال وا می دارند. با وجود این که پرسش های عمومی به طور کلی می توانند به ایجاد و تقویت یک یا چند مهارت در دانش آموز بینجامد اما برای نیل به هر یک از مهارت ها نیز می توان پرسش های اختصاصی مطرح کرد که پاسخ گویی به هر کدام از آنها، دانش آموزان را به طور ویژه به یکی از مهارت ها می رساند. پرسش ها را می توان به دو گروه «هم گرا» و «واگرا» نیز طبقه بندی کرد.
پرسش های هم گرا: پرسش هایی هستند که پاسخ مشخص و ثابتی دارند و پاسخ آنها به شرایط مختلف و نظر پاسخ دهنده بستگی ندارد
.
پرسش های واگرا: پرسش هایی هستند که از منظرهای متفاوت می توانند پاسخ های مختلفی داشته باشند و پاسخ آنها گاهی وابسته به زاویه دید پاسخ دهنده است.در مقابل هنر خوب پرسیدن، هنر خوب پاسخ دادن نیز وجود دارد. هر سوال دانش آموز در واقع آمادگی او را برای یادگیری نشان می دهد. این محرک یادگیری نقطه عطف کار معلم است و معلم باید این فرصت را غنیمت بشمرد. هنگام مواجه شدن با پرسش دانش آموز، راه های متفاوتی برای پاسخ دادن وجود دارد; بعضی از معلمان پاسخ سوال را مستقیم و به طور کامل در اختیار دانش آموز می گذارند. بعضی دیگر، پرسش را به خود دانش آموز برمی گردانند و بعضی نیز برای یافتن، کتاب ها، مجله ها و منابع دیگری را به دانش آموزان معرفی می کنند. گاهی هم می توان پرسش دانش آموز را به سمت یک فعالیت مناسب هدایت کرد. گاهی عکس العمل معلم نسبت به سوالات مطرح شده، در دانش آموزان بسیار موثر است; مثلا، اظهار تعجب، شگفتی و علاقه معلم باعث جلب توجه بقیه دانش آموزان به سوال می شود. پس هنگام پاسخ دادن به سوالات دانش آموزان، اصل این است که معلم از دادن پاسخ صحیح بپرهیزد; یعنی آنها را در مسیر یادگیری فعال قرار دهند. معلم هنرمند، معلمی است که پرسش های دانش آموزان را به یک سلسله فعالیت های یادگیری تبدیل کند تا دانش آموزان با انجام دادن، این فعالیت ها، به پاسخ پرسش خود برسند. معلم باید بتواند، در بسیاری از موارد با شهامت کلمه «نه» را به زبان آورد. «نه» گفتن معلم به دانش آموزان یاد می دهد که او دانای کل نیست. بهترین روش پاسخ گویی به پرسش ها این است که معلم به دانش آموزان بگوید: «بچه ها، بیایید با هم یاد بگیریم.» این کار ترس ندانستن را از دانش آموزان می گیرد و در ضمن، باعث ایجاد رابطه عاطفی بین معلم و آنها می شود




تاریخ : چهارشنبه 88/3/27 | 6:39 عصر | نویسنده : شهرزاد نصر | نظر
مدت زمان تحصیل در مدرسه و منزل

        مدت زمانی که به آموزش اختصاص داده می شود در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نقش زیادی دارد. بطور کلی هر چه کودکان زمان بیشتری صرف مطالعه نمایند. با ثابت نگهداشتن بقیه عوامل مطالب بیشتری فرا خواهند گرفت. تعداد روزهای مفید سال تحصیلی بین کشورها از 120 روز تا 240 روز در نوسان است.  تعداد ساعات آموزش روزانه 2 تا 7 ساعت می باشد. سن ورود به مدرسه از 4 سالگی تا 7 سالگی و (حتی بیشتر) تغییر می کند. بنابراین برای کودکانی که تا سن 14 سالگی در مدرسه می مانند ، تعداد ساعات آموزش می تواند بین 4000 تا 10000 ساعت درنوسان باشد.

باید توجه داشت که تعداد ساعات واقعی که به امر آموزش اختصاص داده می شود ممکن است با آنچه که بر روی کاغذ می آید متفاوت باشد. کشورهای زیادی وجود دارد که در آنها سال تحصیلی رسماً 240 روز است ولی در عمل دانش آموزان 30 روز از سال تحصیلی را به دلیل تعطیلات عمومی دیدار شخصیت ها و غیبت معلمین ناشی از بیماری، فوت و ازدواج خانواده، شرکت در کلاس های ضمن خدمت و غیره آزاد هستند. بنابراین تعداد روزهای واقعی تحصیل به مراتب کمتر خواهد بود. حضور معلم در مدرسه مسئله ای است که نیاز به توجه ویژه دارد. در برخی از کشورها اقداماتی باید صورت گیرد (برای نمونه، دخالت دادن انجمن محلی یا والدین در مدیریت مدرسه) تا معلمان برای تدریس در مدارس حضور پیدا کنند.

در خصوص مدت زمانی که باید به آموزش هر ماده درسی اختصاص یابد و اینکه چند ساعت در هفته و برای مدت چند سال یک ماده درسی باید آموزش داده شود، مطالعات زیادی مورد نیاز است.

کارول (Carroll,1975) پیشنهاد کرد برای اینکه یک دانش آموز به خواندن درک مطلب زبان فرانسه به عنوان زبان خارجی تسلط یابد، به طور متوسط به شش سال مطالعه مداوم (با چهار یا پنج جلسه هفتگی) برای 40 هفته در سال نیاز دارد که دانش آموزان از انگیزه خیلی بالا برخوردار باشند و شرایط تدریس نیز بسیار خوب باشد این مدت را می توان حداکثر به 4 سال تقلیل داد.

مدت زمان آموزش را می توان از جنبه دیگری هم مورد مطالعه قرار داد و آن مدت زمانی است که عملاً در کلاس درس به امر یادگیری و تدریس اختصاص می یابد و مدت زمانی که دانش آموزان عملاً برای یادگیری در کلاس صرف می کنند (در مقابل خیال پردازی و غیره) بسیاری از مطالعات انجام شده در این زمینه نشان می دهند که هر چه این مدت زمان بیشتر باشد با ثابت نگهداشتن بقیه عوامل، میزان یادگیری دانش آموزان بیشتر است.

بالاخره، تکالیف درسی از اهمّیّت زیادی برخوردار دارند. دانش آموزانی که تکالیف درسی بیشتری انجام می دهند، در مقایسه با بقیه موفق ترند هر چند که آن تکالیف مورد ارزشیابی و نمره گذاری قرار نگیرند. اگر به تکالیف درسی نمره داده شود و معلم ویژگی های هر دانش آموز را مورد توجه قرار دهد و به او کمک کند تا نقاط ضعف خود و راه اصلاح آنها را بشناسد، میزان یادگیری به مراتب افزایش می یابد. بدیهی است اگر معلمین از انگیزه کافی برای کار کردن برخوردار نباشند یا به فعالیت های دیگر در ساعات بیکاری مشغول شوند، احتمال اینکه تکالیف درسی دانش آموزان مورد نمره گذاری قرار گیرد کم خواهد بود.

1ـ سازمان و تسهیلات مدرسه<\/h2>

       مطالعات (Fuller IER,Ibid ) نشان می دهند که هیچ گونه اختلافی بین میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مدارس کوچک و بزرگ با تعداد دانش آموزان متفاوت مشاهده نشده است و در نتیجه می توان ابعاد مدرسه را افزایش داد مشروط بر آنکه مدیران این گونه مدارس قبلاً آموزش های مناسب را دیده باشند.

در رابطه با نقش تراکم کلاس (تعداد دانش آموزا در کلاس) بطور کلی مطالعات نشان می دهند که در کلاس های کم تراکم موفقیت دانش آموزان بیشتر نیست، مگر آن که تراکم کلاسی کمتر از 15 نفر باشد که در این صورت امکان آموزش انفرادی فراهم می شود. همچنین می توان اظهار داشت که میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در کشورهای صنعتی در کلاس های بیش از 45 نفری و در کشورهای در حال توسعه در کلاس های بیش از 55 نفری کاهش می یابد. جالب توجه است که در مقایسه تطبیقی انجام شده بین دانش آموزان پایه پنجم 15 کشور کره با تراکم 60 نفر در کلاس و ژاپن با 42 دانش آموز در کلاس رتبه اول را بدست آورده اند (IEA , 1988) بنابراین آنچه در پیشرفت دانش آموزان نقش مهمی ایفا می کند، تراکم کلاسی نیست بلکه آن چیزی است که در کلاس اتفاق می افتد. در مورد کلاس های با تراکم بیش از 60 دانش آموز در کلاس هیچ گونه مطالعه ای در دسترس نیست و به نظر می رسد که عدد 60 را  بتوان به عنوان تراکم حدأکثر به حساب آورد البته مشروط بر آن که اتاق درس به اندازه کافی برای آن تعداد دانش آموزان بزرگ باشد و معلم قبلاً با شیوه تدریس در این گونه شرایط آشنا شده باشد.

یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که معلمین معمولاً برای تدریس در کلاس های با تراکم متوسط آماده می شود. باید توجه داشت که اگر تراکم کلاسی بالا رود، معلمین باید آموزش های لازم را برای تدریس در کلاس های با تراکم بالا ببینند. همچنین باید انگیزه کافی برای حضور آنها در کلاس های پر تراکم به وجود آید که به سادگی ممکن نیست.

استفاده از مدارس دو شیفت و سه شیفت این امکان را می دهد که بدون افزایش هزینه ای سرمایه ای بتوان از تعداد بیشتری دانش آموز ثبت نام کرد. در صورتی که معلمین فقط در یکی از نوبت ها تدریس کنند به نظر می رسد اینکه دانش آموز در کدام نوبت در مدرسه حضور یابد، تأثیری در پیشرفت تحصیلی وی نخواهد داشت. البته بسیاری از معلمان برای بدست آوردن درآمد بیشتر در دو نوبت (گاهی در دو مدرسه متفاوت) تدریس می کنند از والدین نیز ترجیح می دهند فرزندان آنها در نوبت اول که هوا خنک تر است و کودکان آماده ترند، به مدرسه بروند. گرچه در بسیاری از کشورها مدارس بصورت دو یا چند نوبتی در آمده اند، به نظر می رسد که تأثیر چندانی بر نتایج نداشته است. جمع آوری اطلاعات بیشتر در این زمینه بسیار مفید خواهد بود.

1ـ مدارس شهری و روستایی

در بسیاری از کشورها، بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مناطق شهری و روستایی اختلاف زیادی مشهود است و به ندرت ممکن است این اختلاف به نفع مناطق روستایی باشد، مگر در مقایسه با مناطق پست حومه شهرهای بزرگ که ممکن است از کیفیت پایین برخوردار باشند. در بقیه موارد این مناطق روستایی هستند که از وضعیت بدتری نسبت به مناطق شهری برخوردارند.

در این خصوص باید توجه کرد که تخصص نابرابر منافع بین مدارس مختلف در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان آن مدارس مؤثر است. اطلاع از نسبت تعداد میز و نیمکت به ازای هر دانش آموز تعداد تخته سیاه قابل استفاده به ازای هر اتاق درس، تعداد اتاق های درس با کف خشتی، چوبی، سیمانی تعداد روشنایی به ازای هر اتاق درس، تجهیزات مورد نیاز برای آموزش عملی علوم (ویا حتی در کشورهای غنی تر، فضای آزمایشگاه و کاربرد آنها به ازای هر دانش آموز) و با استفاده از نتایج سرشماری به سادگی میسر است.

وقتی دستیابی به این گونه اطلاعات اساسی در سطح ناحیه، منطقه یا کشوری ممکن نباشد به ناچار باید حدأقل هر چند سال یکبار این گونه اطلاعات جمع آوری شود. می توان در جایی که سرشماری صورت نمی گیرد. این گونه اطلاعات را با استفاده از روش نمونه گیری به دست آورد داده  باید تجزیه و تحلیل شوند و اقدامات مناسب برای هر چه بیشتر بر قرار کردن برابری بین مدارس انجام گیرد. از انجمن های محلی نیز می توان در این زمینه کمک خواست. از سیاست ملی هند در این مورد می توان بسیاری مطلب آموخت. تسهیلات اساسی نظیر دو اتاق نسبتاً وسیع تخته سیاه، نقشه، نمودار و دیگر مواد آموزشی برای همه مدارس ابتدایی باید فراهم گردد.www.zibaweb.com

مشکلات ویژه ای در مدارس مناطق دور افتاده وجود دارد. مدارس در این گونه مناطق اغلب کوچک هستند و گاهی فقط یک معلم دارند که باید شش پایه دوره ابتدایی را به تنهایی تدریس کند. در چنین شرایطی باید آموزش های لازم به معلمین داده شود و در این زمینه کشورهای در حال توسعه می توانند از تجربیات کشورهای پیشرفته استفاده کنند. مشکل دیگر جذب معلمین برای کارکردن در مدارس روستایی (اغلب دور افتاده) و نگهداری آنها در این گونه مناطق است. (Chivore,1988)

عدم تمایل معلمین آموزش دیده برای رفتن و ماندن در مناطق روستایی به خوبی آشکار است. کیفیت معلمین مناطق روستایی با میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ارتباط دارد. پاداش نقدی و تأمین مسکن رایگان که می تواند پرهزینه باشند همیشه کافی نیستند.

نقش مدیر مدرسه نیز بسیار حائز اهمیت است. فولر (Fuller,1986) نشان داده است که نقش مدیر مدرسه اغلب با نوع مدرسه (نظری، حرفه ای) و فرهنگ محیط در ارتباط است. آموزش رسمی مدیران مدارس پس از انتخاب آنها به این سمت، اثرات مثبتی بر نحوه اداره مدرسه داشته و باید احتمالاً بخشی از آموزش ضمن خدمت یا از طریق کار تلقی شود. هزینه این آموزش از طریق کار ناچیز است مگر برای گروهی که در رابطه با محتوای این دوره و تهیه مواد آموزشی مورد نیاز فعالیت می کند. محتوای آموزشی این دوره ها باید به صورت ملی تهیه شوند و در هنگام بررسی محتوای چنین دوره هایی در دیگر کشورها به ویژه کشورهای صنعتی باید دقت کامل مبذول گردد.

در مناطقی که بیشتر والدین بی سواد یا کم سواد هستند، مدیران مدارس می توانند برنامه هایی را برای والدین تهیه کنند و از این طریق در رفتار والدین تغییر ایجاد کنند. برای نمونه به آنها بیاموزند که فرزندان خود را مجبور کنند تا درس ها را برای آنان بخوانند، یا به والدین آنچه را که آموخته اند تعریف نمایند. چنین برنامه هایی اثرات بسیار شگفتی بر پیشرفت دانش آموزان به ویژه دانش آموزان پایه های دوم و سوم که از نظر خواندن ضعیف هستند داشته باشد.

(Sawadisevee , Jiyono and Nordin 1982 )

اقدامات زیادی در این زمینه صورت گرفته که ارزش ثبت و خلاصه کردن را دارد. در تمامی این اقدامات نقش مدیران مدارس توجه بوده است.

1ـ آموزش از راه دور<\/h2>

وقتی از برنامه های آموزشی از راه دور و استفاده از رادیو یا وسایل ارتباطی دیگر به عنوان یک وسیله تکمیلی برای آموزش در کلاس درس استفاده شود، در بالا بردن پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می تواند مؤثر باشد. (Mcanany et al,1982)

 تولید اولیه برنامه های درسی پرهزینه است. لیکن هزینه سرانه به ازای هر دانش آموز کم خواهد بود. همان گونه که Mcanany et al  تأکید می ورزند، ضرورت است که هر یک از عناصر مورد آزمایش قرار گیرند و در صورت ضرورت قبل از اجرای برنامه تجدید نظر لازم در آنها صورت گیرد. وقتی تمرین ها خیلی به سرعت و بدون اجرای آزمایش های لازم شود، تأخیری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نخواهد داشت و هزینه های اولیه تولید به هدر خواهد رفت.

عوامل زیادی وجود دارند که فرایند یادگیری را تحت تأثیر قرار می دهند و پژوهش های زیادی در این زمینه انجام شده که ارائه آنها در اینجا ممکن نیست. با گسترش پژوهش ها باید به توان تأثیرات عوامل مختلف را تشخیص داد. ضروری است نسبت به جمع آوری اطلاعاتی که پیشرفت دانش آموزان تأثیر مثبت یا منفی و یا احتمالاً تأثیری ندارند، اقدام شود. نظرات زیادی در این زمینه مجود دارد که این پژوهش ها می تواند صحت و سقم آنها را نشان دهد. به علاوه ضروری است هر کشوری مکانیزمی برای قضاوت در مورد سلامت آموزش و پرورش و هدف های برنامه ریزی در اختیار داشته باشد.

اولیاء و معلمین برای این که از وضعیت تحصیلی دانش آموزان در مواد درسی مختلف آگاه شوند و بدانند در چه قسمتی باید بیشتر کوشش نماید، نیازمند اطلاعات هستند، مدیر مدرسه نیاز دارد در باره نقاط قوت و ضعف هر یک از کلاس های مدرسه (در باره تفاوت های جنسی) اطلاعات داشته باشد و همچنین باید بداند و ضعف مدرسه او در هر پایه تحصیلی در مقایسه با مدارس مشابه دیگر چگونه است؟ مدیر مدرسه باید مجموعه فعالیت های مدرسه را برنامه ریزی کند و اطلاعات لازم را برای برنامه ریزی فعالیت های سال آینده در اختیار داشته باشد. مسئول منطقه باید بداند که هر یک از مدارس چگونه کار می کند، نسبت به تفاوت های شهری و روستایی و نظایر آن آگاهی داشته باشد تا بداند در چه قسمتی داد منابع بیشتر مفید خواهد بود و برای این کار نیازمند اطلاعات است. اداره برنامه ریزی ملی در زمینه نحوه عملکرد مناطق و استان های مختلف کشور نیازمند اطلاعات است. همچنین اطلاعاتی در زمینه نقش هر یک از عوامل (موقعیت مکانی، تجهیزات، آموزش معلمان، کیفیت تدریس، مدیریت مدرسه و ) در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مواد درسی مختلف و مناطق و مدارس نیاز دارد. اداره برنامه ریزی همچنین باید بداند که آیا فارغ التحصیلان و آموزش دیدگان در ارتباط با جامعه به آسانی کار پیدا می کنند و مشارکت آنها در توسعه اقتصادی و اجتماعی چگونه است؟ که این موضوع البته مطمح نظر این نوشته نیست.

چنین داده هایی را می توان از طریق بررسی های منظم جمع آوری و در اختیار تصمیم گیرندگان سطوح مختلف قرار داد. وقتی که نظام های آموزشی اطلاعات لازم را در چنین زمینه های اساسی نظیر تعداد دانش آموزان هر کلاس/مدرسه، تعداد اتاقهای درس ، کتاب و میز تحریر و نظایر آن در اختیار نداشته باشند، می توان به سادگی آنها را از طریق ارزیابی های منظم به دست آورد.

وقتی تفاوت های زیادی در تدارک و همچنین عملکرد مدارس یا مناطق نسبت به هم وجود داشته باشد می توان تأخیر این تفاوت ها را بر نتایج عملکرد مدرسه، نظیر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ، رفتار و مهارت های آنها ارزیابی نمود. این ها از اطلاعاتی هستند که برنامه ریزان آموزشی به آنها نیاز دارند.

ضمناً داشتن اطلاعاتی از دیگر کشورها و مقایسه میزان پیشرفت تحصیلی یک کشور با آن ها (به ویژه با کشورهایی که از نظر اقتصادی در مرتبه مشابهی دارند) و مقایسه میزان تفاوت ها در مقایسه با سایر کشورها می توان بسیار سودمند باشد.

بدون ارزیابی منظم، آگاهی از سلامت یک نظام غیر ممکن است. و این در حالی است که هزینه ایجاد و احد ارزیابی حدود در صد مجموع بودجه مدارس ابتدایی و متوسطه خواهد بود




تاریخ : چهارشنبه 88/3/27 | 6:39 عصر | نویسنده : شهرزاد نصر | نظر

 درباره ی استفاده از سنجش ( فرایند جمع آوری اطلاعات به منظور تصمیم گیری های آموزشی ) برای حمایت از آموزشی که در کلاس درس به دانش آموزان ارائه می کنیم ، شواهد پژوهشی نشان می دهند که « سنجش برای یاد گیری ، بهتر از سنجش یاد گیری های دانش آموزان است .» به کلامی دیگر ، معلمانی که از سنجش برای کسب آگاهی از مشکلات یاد گیری دانش آموزان استفا ده می کنند ، بهتر می توانند از طریق تفسیر اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن ها ، درباره ی فرایند آموزش ، تقویت

نکات مثبت و رفع مشکلات موردی یاد گیری ، مانند بدفهمی های دانش آموزان از موضوع درس ، انتظارات آموزشی معلم ، ایجاد تعامل بیشتر بین دانش آموزان ، و ... تصمیم بگیرند .

سنجش هنگامی به بهبود یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان منجر می شود که آن را به عنوان جزء تفکیک ناپذیر فرایند یادگیری – یاددهی در نظر بگیریم و به طور مستمر و معنی دار از آن استفاده کنیم .

در این مقاله تلاش شده است ، به پرسش های زیر پاسخ داده شود :

*سنجش مستمر به چه معناست ؟

*    ارتباط سنجش مستمر با فعالیت های آموزشی چیست ؟

*    سنجش مستمر دارای چه ویژگی های کلیدی است ؟

*    چگونه می توان سنجش مستمر را طراحی کرد؟

* چگونه می توان فرایند آموزش را بر اسا س سنجش مستمر ، پیش برد ؟

*   برای اعتبار بخشی به سنجش مستمر ، چه باید کرد؟

سنجش مستمر به چه معناست ؟

 

چگونه می توانیم آموخته های دانش آموزان را درست و واقعی مورد سنجش قرار دهیم ؟ این پرسشی است که هر معلم هوشمندی را با چالش روبه رو می کند و او را به تفکر وا می دارد . اما هنگامی می توانیم به این پرسش پاسخ دهیم که قبلأ هدف از آموزش را درک کرده باشیم . فرایند سنجش ، بیش از ارزشیابی صرف است . در واقع سنجش به سندی منطقی می انجامد که چگونگی یادگیری دانش آموز را نشان می دهد .

سنجشی که درک و فهم ما را نسبت به یادگیری دانش آموزان توسعه و پرورش دهد ، مهم تر از آزمونی است که در پایان هر دوره ی آموزشی و یا هر واحد درسی به عمل می آید . این نوع سنجش (مستمر ) ، نیازمند آگاه کردن دانش آموزان و معلمان از این موضوع است که دانش آموزان چه چیزی را به درستی درک کردهاند و چگونه باید آموزش و یادگیری را ادامه بدهند .

این نوع سنجش ، تلفیقی از عملکرد و بازخورد است که به طور دقیق ، آن چه را که دانش آموزان برای پیشرفت و توسعه ی درکشان از موضوع یا مفهومی خاص نیاز دارند مهیا می کند . به این نوع سنجش ، « سنجش مستمر » گفته می شود . به کلامی دیگر ، سنجش مستمر به فرایند آماده کردن دانش آموزان از طریق ارائه ی باز خورد های روشن برای درک عملکردشان به گونه ای که به بهبود عملکرد بعدی شان کمک کند ، گفته می شود .

ارتباط سنجش مستمر با فعالیت های آموزشی چیست ؟

 

ایده ی سنجش مستمر در آموزش و پرورش ، جدید نیست . تقریبأ بیشتر روش های جاری سنجش ، در سنجش مستمر سهمی دارند . سنجش مستمر شامل همه ی ابزار ها و روش هایی است که معلم و دانش آموزان را از چگونگی پیشرفتشان در فرایند یادگیری – یاددهی آگاه می کند . ویژگی های کلیدی سنجش مستمر عبارت اند از :

 

o       ارتباط سنجش های به عمل آمده با هدف های اصلی درس ها : مطمئن شوید که سنجش های شما روی مفاهیم اصلی واحد درسی متمرکز شده اند .

o       تععین ملاک های موفقیت دانش آموزان در انجام تکالیف و وظایف یادگیری : اطمینان حاصل کنید که همه ی دانش آموزان کلاس درس از این ملاک ها به خوبی آگاهی دارند .

o       استفاده از سنجش به عنوان ابزاری برای آموزش : دانش آموزان باید یاد بگیرند که چگونه از طریق مطالعه ی نتایج سنجش ها ، مشکلات آموزشی خود را رفع کنند .

o       ارا ئه ی بازخورد به دانش آموزان برای اصلاح و بهبود عملکردشان و هدایت آنان برای موفق شدن در انجام تکالیف و و ظایفی که به عهده گرفته اند .

به منظور سنجش مستمر ، می توانید علاوه بر آزمون های پایان درس ، از بحث های کلاسی ،پرسش و پاسخ ، انجام پروژه توسط دانش آموزان ، خود سنجشی ، سنجش از طریق هم کلاسی ها و ... استفاده کنید .

 

مراحل سنجش مستمر

1 – خلق ملاک های موفقیت

برای درک عملکرد دانش آموزان ، به ملاک هایی نیاز داریم که :

·        روشن و واضح باشد .

·        با هدف های اصلی آموزش مرتبط باشند ؛

·        هر دانش اموزی در کلاس درس از آن ها آگاه باشد و درکشان کند .

          2 – آماده کردن باز خورد های مفید

           برای آن که باز خورد ها مفید باشند ، رعایت نکات زیر ضروری است :

*   ارائه ی باز خورد به طور مکرر در ارتباط با در ک عملکرد دانش آموزان طی فرایند یادگیری – یاددهی . بعضی از بازخورد ها را می توانیم از قبل تهیه و طراحی کنیم .

*    ارائه ی بازخورد به صورتی که به دانش آموزان اطلاع دهد ، نه تنها تکالیف خود را به خوبی انجام داده اند یا خیر ،  بلکه برای انجام بهتر و پیشرفت در کارشان چگونه باید عمل کنند .

*    ارائه ی بازخورد هایی که به توالی و ادامه ی فعالیت های یاد گیری شکل دهند .

*    ارائه ی بازخورد از سوی افراد گوناگون ( معلم و هم کلاسی ها ) به جنبه ها و ابعاد گوناگون تکالیف انجام شده با تکالیفی که دانش آموز در حال انجام آن هاست .

چگونه میتوان سنجش مستمر را طراحی کرد ؟

 

برای طراحی فرایند سنجش مستمر ، بر اساس هدف های اصلی آموزش ، ملاک های موفقیت دانش آموزان را در انجام تکالیف تععین کنید . برای مثال ، اگر می خواهید دانش آموزان درباره ی درکشان از مفهومی خاص مقاله ای بنویسند ، اولین قدم در سنجش مستمر این است که بررسی کنیم ، آیا دانش آموزان مفهوم مورد نظر را به خوبی درک کرده اند یا نه ؟ برای آگاهی از این امر ، فرصت هایی را در فرایند آموزش برای سنجش پیشرفت درک دانش آموزان ایجاد می کنیم تا دانش آموزان درباره ی عملکردشان ، بازخورد های لازم را دریافت کنند .

 

چگونه می توان فرایند آموزش را بر اساس سنجش مستمر پیش برد ؟

همان طور که گفته شد سنجش مستمر ، فرایندی است که طی آن ، دانش آموزان درباره ی نحوه ی عملکردشان و به منظور بهبود آن بر اساس ملاک های از قبل تعیین شده در ارتباط با هدف های آموزشی ، بازخورد دریافت می کنند . بازخورد ها علاوه بر این که نحوه ی اصلاح و بهبود عملکرد را به دانش آموزان نشان می دهند ، آنان را از هدف های اصلی آموزش نیز آگاه می کنند . اگر شما ملاک هایی را برای سنجش عملکرد دانش آموزان فراهم کرده اید ، به آنان نیز اجازه دهید ، ملاک هایی را به مجموعه ملاک های شما اضافه کنند . در ضمن ، ملاک های سنجش موفقیت را در اختیار دانش آموزان بگذارید تا آنان از ارتباط ملاک ها با هدف های آموزش ، آگاه شوند .

برای ارائه ی بازخورد به دانش آموز از سوی هم کلاسی هایش ، الگویی را فراهم کنید تا آنان بتوانند بر اساس آن و برای بهبود عملکرد دانش آموز ، به او بازخورد مؤثر بدهند . در این ارتباط ، تهیه ی کار نما و دفتر چه ی یاد گیری مفید است . بنابراین ، نه تنها از سنجش باید برای قضاوت در باره ی نحوه ی عملکرد دانش آموزان استفاده شود ، بلکه از آن می توان ، برای اصلاح و شکل دادن به برنامه ی درسی و آموزش نیز بهره گرفت .

برای اعتبار بخشی سنجش مستمر ، چه باید کرد ؟

در اعتبا ر بخشی به سنجش مستمر فعالیت ها و عملکرد دانش آموزان ، پاسخ به پرسش های زیر بسیار مؤثر است :

§        آیا ملاک های موفقیت عملکرد ، به طور روشن و واضح تعریف شده اند ؟

§        آیا ملک های موفقیت ، با هدف های آموزش ارتباط دارند ؟

§        آیا فرصت های آموزشی لازم برای ارائه ی بازخورد به عملکرد دانش آموزان را فراهم کرده اید ؟

§        آیا بازخورد های لازم برای اصلاح عملکرد دانش آموزان را تهیه کرده اید ؟

§        آیا در طرح سنجش ، فرصت های لازم برای ارائه ی بازخورد به وسیله ی خود ، هم کلاسی ها ، و دانش آموز را پیش بینی کرده اید ؟

§        آیا چرخه ی سنجش مستمر ی که تهیه کرده اید ، به دانش آموزان کمک می کند تا هدف های آموزش و چگونگی عملکردشان را درک کنند ؟

 منبع : تکنولوژی آموزشی

0000000000000000

 

وظیفه آموزش این است که ذهن های خالی را به ذهن های باز تبدیل کند نه ذهن های پر.

پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تا حدود زیادی بستگی به شرایط محیطی و نحوه برخورد معلمان و اطرافیان دارد . فضایی که نوجوانان در آن پرورش می یابند باید به گونه ای باشد که موجب موفقیت آنها گردد. برخورد معلم باید منطقی بوده تا دانش آموز را در مسیر موفقیت قرار دهد و دانش آموز اعتماد به نفس پیدا کند و از خود انتظار موفقیت داشته باشد زیرا موفقیت هم چون نردبانی است که وقتی شروع شد تا آخرین پله ادامه می دهد.
بنابراین می توان گفت رابطه معلمان و شاگردان و مسئولان دیگر دبیرستان می تواند موفقیت دانش آموزان را تحت تاثیر قرار دهد و از ترک تحصیل جلوگیری کند.
برخورد معلم و اولیای دبیرستان باید به گونه ای باشد که دانش آموز از طریق دستکاری اشیا ‚آزمایش‚جمع آوری اطلاعات ساختن و خلق کرد مباحث ومشارکت در کارهای گروهی‚گوش دادن‚خواندن و اکتشاف به تجربه یادگیری بپردازند و بدین وسیله از ترک تحصیل دانش آموزان جلوگیری نمایند .
همچنین استفاده از تشویق های مادی و غیر مادی مفید است . استفاده بیشتر معلمان از تشویق های کلامی و تشویق در جمع در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نقش بسزایی دارد و هم باعث جلوگیری از افت تحصیلی دانش آموزان می شود.

شیوه برگزاری امتحانات(شیوه ارزیابی)
هدف عمده در مدرسه پیش بردن یادگیری دانش آموزان است . تمام فعالیت های مدرسه باید متوجه همین هدف باشد . زیرا مقدار و نوع یادگیری دانش آموزان است که میزان فعالیتهای مدرسه را روشن می کند. هرگاه دانش آموز مطلبی را یاد بگیرد ‚این امر موجب تغییر رفتار وی خواهد شد و به عبارت دیگر تجارب یادگیری موفقیت آمیز موجب تغییراتی در رفتار دانش آموز می شود.
بوسیله ارزیابی و امتحان است که معلم می تواند اثر کوششهای خود را بفهمد و یا بداند که چه اندازه توانسته است دانش آموز را در راه رسیدن به هدفهای مورد نظر کمک کند و خود نیز تا چه حد موفق بوده است.
چنانچه امتحان به جای اینکه یک وسیله باشد ‚یک هدف اصلی به شمار آید و این بر کل فرایند آموزشی اثرات سو می گذارد و هدفهای حقیقی آموزش و پرورش را به مخاطره می اندازد.در چنین حالتی امتحان بر چگونگی تدریس و یادگیری تاثیر گذاشته و دانش آموزان فقط برای کسب نمره و قبول شدن در امتحان فعالیت می کنند .
دانش آموزان برای دریافت نمره به حفظ کردن مطالب می پردازند و در نتیجه قدرت تفکر و استدلال و نو آوری فراگیران ضعیف می گردد و موجب خستگی آنها از درس و معلم می شود.
همه این موارد منجر به عدم پیشرفت و افزایش میزان افت تحصیلی و در نهایت ترک تحصیل دانش آموزان می گردد.
استفاده از شیوه های صحیح امتحان یا ارزیابی پیشرفت تحصیلی ‚نه تنها معلم را قادر می سازد که دانش آموزان خود را در رسیدن به هدفهای آموزش و پرورش راهنمایی کند بلکه بر اساس ارزیابی مداوم می تواند روش تدریس را نیز ارزیابی کند.به این ترتیب می تواند از ترک تحصیل دانش آموزان جلوگیری کند.
بنابراین امتحان وسیله ای نیست که تنها در پایان مراحل تحصیل و برای انتخاب افراد مستعد و شایسته تر به کار رود ‚ بلکه امتحان باید به طور مداوم و در جریان تدریس باشد و در موقعیت های مختلف انجام گیرد.




تاریخ : چهارشنبه 88/3/27 | 6:39 عصر | نویسنده : شهرزاد نصر | نظر

1- احاطه کامل معلم به موضوع درس خود مهم ترین عامل موفقیت معلم این است که به تمامی جوانب موضوع مورد تدریس خود بطور کامل مسلط ودر درس خود صاحب نظر باشد .در صورتی که معلم این شرط اساسی را دارا باشد  میتوان امیدواربود که تمامی نقا ئص  دیگررا برطرف نماید و یک معلم نمونه گردد . اما در صورت فقدان یا نقصان این شرط اساسی به هیچ وجه نمی توان کار تعلیم را به سطح مطلوبی رسانید.لازم به تذکر است که مطالعه کتابها  ومجلات ومطالب مختلف مربوط به درس وکمک گرفتن از معلمین با تجربه ای که همان درس را قبلاتدریس کرده اند می تواند در این زمینه بسیار موثر باشد.

2.طرح درس – یک طرح درس خوب و کامل میتواند موجب تفهیم کامل اساسی مطالب هرموضوع درسی باشد .نکاتی که بایستی در طرح درس مورد توجه قرار گیرند عبارتند از : بیان ساده وروان و قابل فهم بودن برای همه دانش اموزان  اجرای خوب معلم ( از نظر تن صدا و شوخیهای میان درس) روشن بودن مطالب مهمتر معین بودن مطالبی که باید حفظ شوند استفاده از مثالهای ساده و دارای وجه شبه قوی با موضوع درس . طرح درس باید طوری طراحی و اجراء شود که کلیه شاگردان مطالب اساسی را فرا گیرند و بتوانند انها را بازگو کنند.

3.ایجاد تمرکز حواس در کلاس ­  چنانچه دانش اموزان در سر کلاس تمرکز حواس نداشته باشند نتیجه مورد نظر از درس گرفته نخواهد شد و مطالب بطور گسیخته در ذهن انان جای می گیرد .راههای ایجاد تمرکز حواس بطورخلاصه عبارتند از:

·          جلوگیری از شلوغی کلاس وبه هم ریختگی کیف ها و کتابها

·          راه رفتن معلم در کلاس وگاهی وقت نشستن بین بچه ها

·          پرسیدن سئوالات کوتاه از شاگردان در وسط درس

·          ترغیب دانش اموزان به یادداشت برداشتن

·         تقسیم کردن نگاه بین کلیه دانش اموزان

·         ناتمام گذاشتن افعال بعضی از جملات و تکمیل انها توسط دانش اموزان.

4.اقناع همه جانبه دانش اموزان ­­­__ شاگردان باید عملا بفهمندکه در روش علمی اثبات هر موضوع احتیاج به دلیل و رد ان محتاج مثال نقض می باشد و معلم را اسوه کامل در بر خورد منطقی با نظرات وپرسشهای علمی مختلف بیابند.علاوه بر آن معلم باید بتواند به پرسشهای دانش اموزان پاشخهای قانع کننده بدهد.

مثال :برای انکه حکم به راستی یا نادرستی گزاره(( تمام اعداد اول فردند)) کنیم با یک مثال نقض نادرستی ان اشکار می شود و مثال نقض منحصر به فرد در این مورد آنست که عدد 2 عدد اول است ولی فرد نیست و برای اثبات درستی یک حکم باید اثبات کرد که ان حکم همواره در کلیه موارد صادق است مثلا :(در تمام مثلثهای قائم الزاویه مجموع مربعات اضلاع برابر مربع وتر میباشد واین مطلب در مورد تمام مثلثهایی که یک زاویه قائمه دارند با حجت و استدلال قابل اثبات است .در مجموع نتیجه انکه اگر حکمی در مواردی چند صادق بود نمی توان نتیجه به درستی ان در تمام موارد گرفت .لذا اگر چه برای رد مطلبی تنها یک مثال نقض کافی است ولی برای اثبات درستی مطلب اوردن هزاران مثال نیز کافی نیست و اثبات درستی محتاج برهان منطقی می باشد .

5. ایجاد تحرک وشورواشتیاق بین دانش اموزان و جلب علاقه شدید انها به درس __ www.zibaweb.com

این کار ابتدا با یک طرح درس عالی واجرای موفق ان شروع میشود و انگاه با مطرح نمودن کاربردهای درس عجایب مربوط به درس ( بعضی از درسها دارای مطالب قابل توجه وعجیبی هستند که بیان انها میتواند موجب بر انگیخته شدن حس کنجکاوی و شگفت زدگی و جلب علاقه دانش اموزان به درس بشود )مطرح نمودن پرسشهای قابل توجه ودر اخربا دادن تحقیقات در موضوعات مختلف وارائه کنفرانسها و مقالاتی توسط دانش اموزان

ادامه می یابد .(البته باید توجه داشت که در کلاس وقت زیادی به کنفرانس وسئوال وجواب و غیره نگذرد باید از اتلاف وقت به هر صورتی جدا جلوگیری نمود ضمنا تکثیر بعضی از مقالات خوب برای تمامی دانش اموزان (با درج نام تهیه کننده ان ) کار بسیار مفیدی است.

6.وادار کردن دانش اموزا ن به تفکر __ گاهی اوقات پاسخ ندادن به بعضی از سئوالات و بیان پاسخ به نحوی بسیار دقیق می تواند موجب افزایش دقت دانش اموزان و ترغیب انان به تفکر و مداقه بیشتر در درس گردد و بدین ترتیب قوه ابتکار را در انان تقویت نماید .

7.کنترل تکالیف ___ در اثر کنترل دقیق تکالیف معلم از میزان علاقه مندی به درس دقت وسلیقه در انجام کارها و حتی روحیات دانش اموز شناخت بسیار خوبی پیدا میکند .  علاوه بر ان کنترل تکالیف موجب قوام یافتن کار تدریس و فهمیدن این مطلب می شود که ایا مطالب درس برای دانش اموزان خوب جا افتاده است یا نهْ  همچنین موجب میشد دانش اموزان تکالیف را با دقت بیشتری انجام دهند . کلا کنترل تکالیف به سه طریق انجام میگیرد:

...الف) کنترل اینکه همه دانش اموزان در کلاس دفترشان را اورده باشند __این کار در تمامی جلسات درس باید انجام شود و البته چون در حین قدم زدن معلم در کلاس وانجام شدن کارهای عادی کلاس (مانند دادن درس ویا حل تمرین ویا پرسش از دانش اموزان )انجام میشود لذا وقت خاصی صرف ان نمی شود .

...ب) کنترل دقیق تکلیف جلسه گذشته __این کار هر چند جلسه یک بار و بیشتر در مواقعی که تکالیف مهمتری به شاگردان میدهیم انجام می پذیرد .در این روش معلم تکالیف جلسه گذشته تمامی دانش اموزان را در سر کلاس ملاحظه میکند .البته معلم معمولا فقط یکی از سئوالات ویا تمرین ها را که از بقیه مهمتر است بعنوان شاخص در نظر میگیرد و جواب انرا کنترل می نماید .انگاه بدون اینکه شاگردان بدانند که او فقط همان یک سئوال را خوانده است نظر خود را راجع به کل تکلیف بیان میکند .یک نکته مهم ودر ظاهر بی اهمیت در هنگام دیدن تکالیف  به این روش جلوگیری از شلوغ شدن کلاس است .راه علاج این موضوع این است که ابتدا برای این زما ن بیکاری شاگردان کاری را در نظر بگیریم مثلا چند تمرین متناسب با زمان دیدن تکلیف روی تخته بنویسیم وشاگردان شروع به حل ان بنمایند یا چند صفحه از متن درس را مشخص کنیم که انرا بخوانند و همیشه این احتمال وجود داشته باشد که بعد از دیدن تکالیف از ان چند صفحه پرسش کلاسی به عمل اید .یا کارهای دیگری که هر معلم ممکن است در نظر بگیرد .

...ج) کنترل کلی دفتر هر یک از دانش اموزا ن از نظر نظم زیبایی و صحیح بودن پاسخها ---- هر چند وقت یکبار باید دفتر های عده ای از شاگردان را جمع اوری کرد و در خارج از کلاس انهارا ملاحظه نمود .هدف اصلی در این نوع کنترل این است که معلم ببیند ایا پاسخهای پرسشها و تمرینات مهم که در کلاس قبلا تصحیح شده اند در دفترهای شاگردان نیز تصحیح و تکمیل شده اند یا نه   واین کار بسیار مهم است  چرا که دانش اموزان برای درس خواندن احتیاج به یک منبع مطالعه کامل و صحیح دارند واین منبع چیزی جز دفتر انها نیست .معلم باید در ابتدای سال بر روی این مطلب بسیار مهم یعنی تصحیح و تکمیل دفتر در کلاس بسیار تا کید کند .پس از کنترل دفتر بی مناسبت نیست که با نوشتن یکی دو جمله در دفتر هر دانش اموز وضعیت کلی دفتر را برای او تشریح کنیم .این جملات بدیل این که به طور کتبی در دفتر نوشته می شوند لازمست که هرگز توهین امیز و...نباشند و چنانچه تذکر شدید اللحنی لازمست میتوان به صورت شفاهی دانش اموز را خواست وبا او صحبت نمود .

پس از کنترل دفاتر (به هر کدام از طریق که ذکر شد)باید بع نوعی ارزشیابی همراه با تشویق ویا مواخذه انجام شود تا کنترل ((نمود ))پیدا کند .البته روشهای هر معلمی در این موارد اختصاص به خودش دارد امایکیاز روشهای تجربه شده در مورد دانش اموزانی که دفتر همراه ندارند یا تکلیف خود راننوشته اند ویا به هر نحوه دیگری در کارشان نقضی مشاهده میشود شیوه سئوالات جبرانی است بدین ترتیب که معلم از دانش اموز می خواهد که تعداد معینی سئوالات ویا تمرینات ازیک قسمت مشخص درس طرح کند وانگاه پاسخ انها را بنویسد وبه معلم بدهد .از مزایایاین روش این است که از معلم وقت زیادی نمی گیرد ودر عین حال برای دانش اموزان بسیار مفید است در ضمن جنبه بیکاری ندارد و شخصیت انها را هم خرد نمی کند . برای اینکه سطح سئوالات جبرانی پایین نباشد معلم می تواند پس از مطالعه سئوالات تعیین کند که مثلا سه تای انها خوبست ویکی دو تایش خوب نیست وباید دو سئوال دیگر طرح کنی وبیاوری .یک نکته قابل ذکر این است که حتما باید اسامی شاگردانی را که باید سئوال جبرانی بدهند وتعداد سئوالات تعیین شده انها را در لیست یاد داشت نمود که بعدا فراموش نشود!

8__ وضع نکردن مقررات دست وپاگیر تا جایی که به اساس تدریس و تفهیم درس لطمه نمیزند ______ مانند سئوال نکردن در میان درس (یعنی اینکه به شاگردان تکلیف کنیم که هیچ کس حق پرسش میان درس را ندارد ) چگونه تکلیف نوشتن ، چگونه تزیین نمودن دفتر ، چگونه یادداشت برداشتن در سر کلاس  ، چند برگ بودن دفتر واز همه مهمتر تحمیل نمودن جملات راه حلها و مثالهای کلیشه ای واز پیش تعین شده به دانش اموزان که هر نوع اوری وابتکار را از بین میبرد .(البته مقررات ذکر شده در فوق کلی نیست ودر هر درس نظر خود معلمین نافذ میباشد )

 

9—پرسشهای کلاسی --- پرسشهای عمومی کلاسی که از مطالب درسی جلسه قبل ویا حداکثر دو جلسه قبل گرفته میشوند در اموزش درس به شاگردان واشنا نمودن انها با نوع سئوالات امتحانی بسیار موثر است واضطراب انها از امتحان را نیز کاهش میدهد .

در اینجا فقط به ذکر چند نکته در مورد پرسشهای کلاسی بسنده میکنیم :

الف ) بهتر است زمان پرسش کوتاه باشد .

ب) شاگردان از قبل خبر داشته باشند که پرسش کلاسی دارند  

ج) یا اسان باشد یا متوسط (هر گز سخت نباشد )

د) بیشتر پرسشها از مطالبی باشد که مرتبط باکتاب است .

ة ) حجم درسی که پرسش از ان به عمل می اید کم باشد

و) تعداد سئوالات هر پرسش کم وتعداد کلی پرسشهای کلاسی زیاد باشد .

ز) پرسش حتما در ابتدای ساعت درس بعمل اید (تا اضطراب ناشی از ان تمام شود. 

ح) اگر ممکن است پاسخ های غلطتوسط خود دانش اموزان تصحیح(منظور پاسخ درست دادهشود تا حواس همه جمع شود)

ط) حتما به نحوی درنمرات اصلی تا ثیر داده شود (لاز م است که از این مطلب دانش اموزان مطلع باشند )

10___امتحانات رسمی ___امتحان برای تعیین میزان کوشش دانش اموزان و همچنین برای تعیین میزا ن موفقیت معلم در تفهیم مطالب درسی برگزارمی  شود .یک امتحان خوب میتواند مقدار بسیار زیادی از بار اموزش را نیز به دوش بکشد .

در نظر گرفتن نکات زیر در امتحانات بسیار موثر خواهد بود :

الف) مدت زمانی را که معلم میخواهد برای رفع اشکال پس از امتحان اختصاص دهد بهتر است صرف طراحی یک امتحان دقیق وبی اشکال کند

ب) سئو الات روشن و واضح باش دوابهامی نداشته باشد  یعنی دانش اموز دقیقا بداند که از او چه خواسته ایم تا دچار سر درگمی و اضطراب در جلسه امتحان نشود .

ج) توزیع سئوالات بین تمامی قسمتهای درس متعادل باشد واز قسمتهای مهم سئوالات بیشتری بیاید . در ضمن حجم درسی که از ان امتحان میگیریم کاملا برای شاگردان روشن باشد .

 د) از سئوالات خود دانش اموزان نیز در امتحان با ذکر نام انها استفاده شود(از سئو الات جبرانی ویا سئوالات جالبی که سر کلاس مطرح می شوند )

ح) تعدادسئوالات امتحان کم وبارم هر یک زیاد نباشد .

و) سئوالات به ترتیب از ساده به سخت نوشته شوند تا شاگردان روحیه خود را نبازند .

ز) تعداد سئوالات متناسب با وقت باشد .امتحان نه کوتاه برگزار شود و نه خیلی طولانی .

 خ) حضور معلم در سر جلسه امتحان موجب دلگرمی دانش اموزان و گاهی اوقات موجب جلوگیری از اشتباه در فهم بعضی از سئوالات ویا اشکالات احتمالی ورقه می شود .

ط) تصحیح دقیق وسریع ورقه ها در نتیجه کار معلم بسیار موثر است وباید ورقه ها طوری تصحیح شوند که شاگردان حق اشکال گرفتن به ورقه را نداشته باشند چون این کار مضرات زیادی دارد .ضمنا بهتر است که معلم ورقه ها را شخصا تصحیح نماید چون در این صورت شناخت بسیار خوبی از سطح علمی دانش اموزا ن و نوانا ییهای فردی انها به دست خواهد اورد .مثلا میزان دقت  توانایی در جمله سازی و رساندن مطالب  میزان هوش واستعداد وابتکار و کلا نقاط ضعف وقوت تک تک دانش اموزان برای معلم روشن خواهد شد .

ی) باید امتحانات متوالی طوری طراحی شوند که شاگردان همیشه بین حالت خوف ورجائ باقی بمانند .این کار با گرفتن امتحانهای بسیار ساده و مشکل ومتناوب امکان پذیر است .البته پرسشهای کلاسی هم میتوانند در این زمینه کمک شایانی بنمایند .

ک) بعضی از عوارض طرح بد سئوالات ویا بد تصحیح شدن اوراق امتحانی به طور خلا صه از این قرار است :  شلوغی بعدی کلاسها  اعتراض وتجری شاگردان اتلاف وقت برای پاسخگویی  به اشکالات سلب اعتماد شاگردان از معلم وبد بینی انها نسبت به او بدبینی و احساس تنفر نسبت به درس احساس حق به جانب بودن وتضییع حق و از همه ممهمتر خرابی امتحان که عمومی شد حرمت نمره کم از بین میرود . بعد از امتحان و تصحیح اوراق بایستی بررسی دقیق انجام شود وثمره کار مشخص گردد .مثلا چنانچه در قسمتهایی از درس بیشتر دانش اموزان ضعیف هستند ان قسمت دوباره تکرار شود . در ضمن باید توجه داشت که نمه های امتحانی همان طور که نمایش دهنده چگونگی کاردانش اموزان است نشان دهنده کیفیت کار معلمین نیز می باشد




تاریخ : چهارشنبه 88/3/27 | 6:39 عصر | نویسنده : شهرزاد نصر | نظر

آیا اخیرا فراموش می کنید دسته کلید خود را کجا گذاشته اید؟

داخل اتاق می شوید بدون اینکه بدانید برای چه کاری به آن سمت می روید؟

آیا بعد از ریختن چای در استکان قوری را در یخچال می گذارید؟

شماره تلفن منزل خود را فراموش می کنید؟

نگران نباشید! متخصصان معتقدند که استرس های روزمره تا حدی مغز انسان را تحت تاثیر قرار می دهند که کم حافظگی را به وجود می آورد. توصیه های روانشناسان:

ادامه مطلب...


تاریخ : جمعه 88/1/14 | 7:37 عصر | نویسنده : شهرزاد نصر | نظر