صدای دلنشینی گوش هایم را نوازش می کند و سکوت و تنهایی ام را در هم می شکند، بویی به مشامم می رسد. عصاره عطر اقاقیاست که با گل رز آمیخته شده و فریاد دلنشین الله اکبر را با نسیم صبحگاهی به در خانه مردم می کوبد ؛ خدا بزرگ است.
« حی علی الفلاح » بشتابید به سوی رستگاری . از خواب برمی خیزم به کنار حوض می روم، شنای ماهیان درون حوض مرا به یاد شستشوی انسان بوسیله ی نمازهای پنج گانه می اندازد.چه صدای دلنشینی « لا اله الا الله » معبودی جز او نیست.سجاده ام را باز می کنم، فریادی از درون خود را به دیواره های وجودم می کوبد و انگار دیگر تحمل سکوت را ندارد. می خواهد بغض سکوتش را بشکند و فریاد بزند با خدای خویش راز و نیاز کند.
قنوت چه لحظه زیبایی است . انسان را به یاد آن پرستویی می اندازد که سال هاست در فراقش جمعه شب ها زیارت آل یاسین را می خواند. فاصله ها گر زیادند ولی در بی کسی هایم تنها نام مقدس تو را زمزمه می کنم چون تو تنها کسی هستی که در اوج فاصله ها صدایم را می شنوی. ای یاری دهنده ی دل های نا امید از تو می خواهم دلم را با نورت روشن سازی و در هنگام مصیبت ها پناه دل بی کسم باشی .
برگرفته از : وبلاگ گروه های آموزشی دوره عمومی فلاورجان. آقای محمدزمانی