http://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.comhttp://roozgozar.com
سخنی با حسین (ع) - تجربه های آموزشی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حسین ! ای پرچم خونین حق بر دوش،
حسین ! ای انقلابی مرد
حسین ! ای رایت آزادگی در دست،
در آن صحرای سرخ و روز آتشگون‏
قیام قامتت در خون نشست، اما


پیام نهضتت برخاست‏

از آن طوفان «طف» در روز عاشورا،
به دشت «نینوا» نای حقیقت از «نوا» افتاد ولی ... 

مرغ شباهنگ حقیقت ، از نوای ناله «حق ، حق » نمی‏افتد».  

سلام بر تو ، ای حسین !

سلام بر خط شفقگون کربلا، که خون تو را، ای خون خدا - همواره بر چهره افق می‏پاشد و غروب هنگام، سرخی آسمان مغرب را به شهادت می‏گیرد ، تا آن جنایت هولناک را هر چه آشکارتر بنمایاند و چشم تاریخ را بر این صحنه همیشه خونین بدو زد و گوش زمان را از آن فریادها تندر گونه آن عاشورای دوران ساز، پر کند.

ای حسین ... ای عارف مسلّح !

کربلای تو، عشق را معنی کر دو انقلاب تو اسلام را زنده ساخت و شهادت تو، حضور همیشگی در همه زمان‏ها و زمین‏ها بود.

ای حسین ... ای شراره ایمان !

ای حسین ... ای در سکوت سرخ ستم، شهر آشوب!

در بهت خاموشی و ترس، تلخابه فریاد را در حلقوم شب ریختی و با نامردان تبهکار ، مردانه در آویختی.

عاشورای تو، انفجاری از نور و تابشی از حق بود که بر «طور» اندیشه‏ها تجلی کرد و «موسی خواهان» گرفتار در «تپه» ظلمت ظلم را از سرگردانی نجات بخشید.

چه می‏گویم؟ ... تو تاریخ را به حرکت آوردی و زبان زمان را به سرودن حماسه‏های زیبای ایثار و جهاد و شهادت گشودی . لحظه لحظه تاریخ را عاشورا ساختی و جای جای سرزمین‏ها را کربلا...

خفته بودیم و بی خبر ... اما تو، این «مصباح هدایت» و ای «کشتی نجات» گام خسته ما را به تلاش کشاندی و افسردگی یأسمان را به شور امید مبدل ساختی و از سکوت و درنگ و وحشت ، به فریاد و هجوم و شجاعتمان رساندی و پای کوفته و پر آبله ما را، تابام آگاهی و تا برج بیداری فرا بردی. «ای حسین » ...

تو کلاس فشرده تاریخی .

کربلای تو، مصاف نیست‏

منظومه بزرگ هستی است ،

طواف است.

پایان سخن

پایان من است

تو انتهای نداری ...




تاریخ : دوشنبه 87/10/16 | 5:26 عصر | نویسنده : شهرزاد نصر | نظر