روزی روزگاری خدا ما را آفرید ، تا آدم باشیم
قصه ما به سر رسید . خدا به خواستش ......... . . .
تونل ها ثابت کردند که حتی در دل سنگ هم ، راهی برای عبور هست ...
دو تا عینک به من دادند
برای خوب تر دیدن
دو تا شان مثل هم امّا
یکی تیره یکی روشن
یکی را می زدم شب بود
دلی پر کینه با من بود
و با آن دیگری شب هم
برایم روز روشن بود
دلم با هر دو تا عینک
چو سیر و سرکه می جوشید
برای دیدن دنیا
به رنگ زنده می کوشید
اگر دیدی دو تا عینک
میان کوچه افتاده
رها کن .چون که باید دید
بدون عینک وساده ......
نیما یوشیج در جشن یک سالگی تولد فرزندش نوشت ...
پسرم ...
یک بهار، یک تابستان ، یک پاییز و یک زمستان را دیدی ...
از این پس .... همه چیز ِ جهان ....تکراری است ...
همه چیز ...... جز مهربانی .
من برای متنفر بودن از کسانیکه از من متنفرند وقت ندارم,
زیرا من گرفتار دوست داشتن کسانی هستم که مرا دوست دارند.
مرداب به رود گفت :
چه کردی که زلالی ؟!
جواب داد :
” گذشتم ... “
آری برای زلال بودن باید گذشت داشت و گذشت کرد ...وگذشت
امام صادق علیه السّلام فرمود:
حُسن خُلق صاحبش را به درجه روزه دارى که به عبادت بپا خیزد می رساند.
عیب کارازجعبه تقسیم نیست
سیم سیاردلما،سیم نیست
این خدا،این هم هزاران طول موج
دیش احساسات ما تنظیم نیست
برای همه شما
سلامتی وصحت درطول عمرگرانقدر
سعادت وخوشبختی درطول عمرعزیز
سرخوشی وسرزندگی درطول عمرگرانمایه
سپاس وستایش خداونددرطول عمرپرارزش
سیمایی خندان وبشاش درطول عمرپرفراز
سرسختی وصبوری دربرابرمشکلات عمرپرنشیب
سخاوت وبخشندگی درطول عمرپرازسین های زیبا
آرزومندم
بعضی آدم هاهمیشه عجله دارن که اوّل بشوندوهمه چیزراازآن خودکنند
به هرقیمت وبدون برنامه
درپایان واقعاًاونها اوّل اندامّا درچه چیزی.......همه چیزدارن اماچه چیزهایی.................
درگول خوردن اوّل اندوآنچه داشته اندبربادفناداده اند
درضرروزیان مالی اوّل اندوقرض وقوله وطلبکاران بسیاردارند
درهدردادن عمرعزیزاوّل اندوعمری بی سرمایه اندوخته اند
دررسیدن به پیری اوّل اندوجوانی بربادرفته دارند
درناامیدی اوّل اندوآنچه به آن امیدداشته اندهمه رابه ورطه یأس سپرده اند
درشکست های متداول اوّل اندوطعم شیرین لحظه های ناب پیروزی را نچشیده اند
دربیماری های گوناگون روانی وجسمی اوّل اندوسلامتی راازدست داده اند
ودر..........
خداوکیلی چه سخنان ارزشمندی ازقدیمی هابرامون مونده ولی گوشمون بدهکارنیست
«رهروآن نیست که گه تندوگهی خسته رود رهروآن است که آهسته وپیوسته رود»